به نام آنکه هستی نام از او یافت
گزارش برنامه شاه معلم (3058 متر- منطقه: ماسوله)
گروه ها: چکاد- آریا- دامون انزلی

همنوردان:
خانم ها: فیروزه ایرانی نژاد- خاله فریبا و دخترش نجوا- میترا تمدن- مریم تمدن- گلزار- نسیم بنی یعقوب- گلریز میرزاجانی- سمیرا عالی-
آقایان: غلام راوند- بهروز رسولی- حامد گنجی- پدرام شیشوان- رضا آهنین جان- داوود کریم بخش- شاهرخ نژاد- مهرداد پورغلامی- دانیال بیگ پوریان- جبلی- محسن باشتین- رامین شیرجهانی- رحمان اسماعیلی- محمدامین معصومی- محمد صیاد- خباز- امیر داداشی- رامین بهمنی- آقا صمد- و امیر حسین پوررزاز
تاریخ اجرا: (22 و 23 اسفند 92)
آخرین برنامه فصل زمستان گروه دامون انزلی صعود به قله شاه معلم مشترک با گروه های چکاد و آریا انزلی بصورت دو روزه اجرا گردید. هدف از اجرای دو روزه ایجاد ارتباط و آشنایی بیشتر اعضای گروه ها بود.
سرپرست گروه دامون آقای بهروز رسولی و سرپرست این برنامه مشترک آقای رضا آهنین جان از گروه آریا بودند.
راهنما: داوود کریم بخش (آریا) جلودار: گلریز میرزاجانی(دامون) عقب دار: حامد گنجی (دامون)
توضیح: اینجانب نگارنده گزارش در روز جمعه ساعت 6:45 به گروه ملحق شدم و تا آن زمان گزارش ساعت ها از سرپرست برنامه گرفته شده.
غروب پنجشنبه همنوردان با یک مینی بوس به سمت ماسوله حرکت کردند. قرار بود شب را در خانه ای که توسط گروه گرفته شده بود استراحت کرده و صبح زود حرکت کنند.

از 28 نفر سه نفر در ماسوله ماندند و بقیه در ساعت 4:15 جمعه صعود را از ماسوله آغاز کردند. ساعت 5:15 در امامزاده بودند. من به همراه آقای کیایی فر در ساعت 4:10 از انزلی خارج شدیم. در فومن برای خوردن صبحانه ده دقیقه ای توقف کردیم و سپس به راه افتادیم.

شروع حرکت ما در ساعت 5:45 از جاده پایین امامزاده آغاز شد. بر خلاف تصور من که فکر می کردم از یال با برف مواجه می شویم از همان ابتدا برف زیادی بر زمین نشسته بود. هوا بسیار عالی بود و اثری از خورشید در آسمان نبود. قدری مه داشتیم که کم و زیاد می شد. در ساعت 6:45 به گروه رسیدیم (زیر جاده دوریکله) و آقای کیایی فر پس از دیدار دوستان به علت اینکه باید زودتر بر می گشتند به صعود خود ادامه دادند و من با گروه راهی شدم.

در ساعت 7:30 در بالای جاده کنار تک درخت برفی پس از خوردن صبحانه و استراحتی کوتاه حرکت کردیم.

واقعا عجیب است هربار که به شاه معلم میایی یک زیبایی خاص می بینی. برای من که این مناظر هرگز تکراری نیست و این بار در برف ... درختان پر برف بسان عکسی بودند که در کارتهای پستال آنها را دیده ای. انگار طبیعت در جلوی ما نقاشی شده بود. در دوردست ها مه همچون کمربندی به دور قله ها حلقه زده بود و سر آنها بیرون از مه نظاره گر ما بودند. رد پای به جا مانده ما روی سفیدی برف تنها برهم زننده سفیدی و پاکی مطلق کوهستان بود. گاهی نور خورشید از پشت آسمان پر ابر و پر مه خودنمایی می کرد ولی روی زیبای خود را نشان نمی داد.

در ساعت 10:25 به یال رسیدیم. قرار بود تا ساعت 1:00 رفته و به هرجا رسیدیم برگردیم. وقتی به ارتفاع 2730 متری رسیدیم ساعت 12:30 بود و با تصمیم سرپرست صعود به پایان رسید. پس از گرفتن عکس در ساعت 12:45 به سمت پایین حرکت کردیم.

در ساعت 3:40 به کلبه بعد جاده رسیدیم.( جان پناهی برای استراحت که البته در اکثر مواقع در آن قفل است ولی این بار باز بود) با تصمیم سرپرست ناهار را آنجا خوردیم. هنگام صرف ناهار دانه های برف آرام آرام شروع به باریدن کردند. بارش طوری بود که من و تعدادی را که بیرون کلبه بودیم خیس کند. خلاصه در ساعت 4:15 به سمت پایین حرکت کردیم. نزدیک به ساعت 6:00 در امامزاده و 6:30 در خانه (واقع در ماسوله) بودیم.
پس از استراحت و صحبت های سرپرست در ساعت 7:30 به سمت مینی بوس ها رفتیم. (در برگشت یک مینی بوس دیگر هم گرفته شد)
برنامه بسیار عالی بود و از همه مهمتر صمیمیتی بود که بین اعضا مشاهده کردم درسته به قله نرسیدیم ولی وقتی همه با هم در ارتفاع 2730 متری کنار هم بودیم و اینکه همه برای رسیدن تلاش کردند , این از همه چیز ارزشمند تر بود.
در انتها از زحمات آقای رسولی و آقای آهنین جان از طرف همه اعضای گروه تشکر می کنم. و یک تشکر ویژه از آقای کیایی فر که با همراهی ایشان در روز جمعه به گروه ملحق شدم.
جهت دریافت فایل PDF کلیک نمائید.
سال جدید بر همه همنوردان مبارک
تا صعود بعدی بدرود
عالی
