به نام پروردگار یکتا
گزارش صعود به قله 2730 متری درفک (جبهه شمالی) و برگشت از مسیر اشتنیف:
تاریخ اجرا: 23-22/2/93
سرپرست و راهنما: فرزین غلامین (گیلانا) کوهیار: آقای ستوده- فرشید صادقی عقب دار: بهروز رسولی
گروه های شرکت کننده: گیلانا رشت- رکورد رشت- هیمالیا رشت- دامون انزلی( بهروز رسولی- سمیرا عالی)
تعداد افراد صعود کننده: 15 نفر

درفک یا به روایتی دالفک به معنی آشیانه عقاب به ارتفاع 2730 متر از کوههای بلند منطقه گیلان در شمال شرق رودبار است که بر فراز آن دارای کاسه ای بسیار بزرگ به طول 2 کیلومتر و عرض 700 متر می باشد که بسیاری به اشتباه آنرا آتشفشانی می دانند ، ولی چنین نیست. در کاسه قله غاری وجود دارد که در تمام فصول سال دارای یخ است. ضمنا سمت شمال کاسه درفک، دیواره ای مهیب به ارتفاع 500 متر وجود دارد.
مسیر های صعود به درفک:
1. مسیر شاه شهیدان (جبهه شرقی)
2. مسیر راجعون (جبهه جنوب غربی )
3.مسیر شیر کوه(جبهه جنوب غربی)
4.مسیر دفراز (جبهه جنوب غربی)
5.مسیر اسطلخ جان (جبهه غربی)
6.مسیر کرده سرا یا همان رود سرا (جبهه شمالی ) که خود شامل سه مسیر شمال غربی،شمالی و شمال شرقی (اشتینو)
گزارش برنامه:
روز دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ماه ساعت 8:00 صبح در توشیبا (رشت) حاضر بودیم. قرار بود در صعودی دوباره به قله بسیار زیبای درفک با بچه های رشت همراه شویم. پس از آمدن دوستان و سوار شدن در مینی بوس ساعت 8:25 به راه افتادیم. ساعت 9:00 به امامزاده هاشم رسیدیم. آقای صادقی به همراه چهار همنورد که از تهران آمده بودند آنجا منتظر ما بودند. پس از خرید در ساعت 9:27 حرکت کرده و به سمت پلی که در مسیر شهر بیجار است حرکت کردیم.( مسیر صعود جبهه شمالی از روبروی امامزاده هاشم می باشد)
بعد پل ̨ فرعی سمت راست که نوشته شده سد مخزنی بیجار را می رویم. دیواره زیبای درفک در سمت راست ما در زیر نور خورشید عظمت خود را می نمایاند. در مسیر باید یک دبستان به نام دبستان یحیی مهدوی را رد کنیم. به دو راهی رسیده سمت راست می رویم(جاده خاکی است و پس از مقداری رفتن دوباره آسفالت است) به مسیری می رسیم که سمت راست جاده آن یک دروازه متوسط آهنی و مسیر چپی آن خاکی است. همان مسیر چپ را رفته. ارتفاع ما در این محدوده حدود 195 متر است. در ساعت 10:07 جاده خاکی ای را که به سمت پایین می رود به علت خراب بودن پل وارد نمی شویم و مسیر بالایی آن را میرویم به عبارتی مسیر ما طوری است که سد را دور می زنیم.

در ساعت 10:43 به روستای رود سرا (کرد سرا) و مغازه آقا رمضان رسیدیم. پس از پیاده شدن از مینی بوس و آماده سازی وسایل و نوشیدن چای در هوایی گرم و آفتابی در ساعت 11:22 حرکت را آغاز کردیم.
ساعت 12:00 به رود خانه ای که در مسیر است و باید از آن عبور کنیم رسیدیم. اولین استراحت ما در منطقه آلو کله (مکانی که یک تانک روسی قدیمی قرار دارد) بود که ساعت 12:45 به آنجا رسیدیم. در این منطقه چند کلبه مسکونی وجود دارد و دارای چشمه کوچک و بسیار خنکی است که در آن گرما سر و صورت خود را به آب زدیم.
ساعت 1:10 از آلو کله به راه افتادیم. قبل از رسیدن به مکان ناهار که قرار بود در منطقه سی سرا باشد باید یک رودخانه کوچک را هم رد کنیم و از یک شیب بسیار تند بالا رفته تا به یک منطقه جنگلی با درختان بسیار بلند برسیم. در این منطقه امکان گم شدن در مسیر برگشت بسیار بالا است زیرا پر از درختان شبیه به هم و دارای پاکوب های فرعی بسیار است.

پس از اتمام جنگل در ساعت 2:50 به سی را رسیدیم. یک منطقه دشتی با نمایی از دیواره درفک در مقابل. در این مکان یک کلبه چوبی نسبتا خراب وجود دارد و ما بالاتر از کلبه در بالای مسیر مان زیر سایه درختان در ساعت 3:10 ناهار خوردیم. (ارتفاع حدود 928 متر )
پس از دو ساعت استراحت در آنجا ساعت 5:20 به سمت منطقه تی تی سرا و کلبه خانم سلطانپور حرکت کردیم. در میان جنگل و درختان انبوه آن در حرکت بودیم و آفتاب به زحمت می توانست از پس این درختان خودنمایی کند. در ساعت 6:35 به تی تی سرا و کلبه رسیدیم. خانم سلطانپور و احمد رضا نبودند. آقای سلطانپور به همراه عروس و دخترشان آنجا مشغول کار بودند. پس از سلام و احوالپرسی با آنها با تصمیم سرپرست در مکانی پایینتر از کلبه چادر ها را برپا کردیم.

در ساعت 9:30 شب کنار آتشی که گروه روشن کرده بود برای صعود فردا جلسه ای گذاشته شد. پس از تعیین شدن افراد صعود کننده( از 19 نفر 15 نفر اعلام آمادگی کردند) و صحبت های سرپرست قرار شد ساعت 2:00 بامداد بیدار باش و 2:30 حرکت به سمت قله باشد. از نکات جالب این صعود حضور آقای محمد رحمت دوست از تبریز بود زیرا ایشان مربی پرواز پاراگلایدر هستند و با کوله پرواز خود که سه برابر کوله های ما بود قرار بود صعود کنند و از روی قله به سمت پایین پرواز کنند.

شب گرمی را سپری کردیم. ساعت 2:00 با صدای سرپرست که تک تک چادر ها را صدا کرد بیدار شدیم و ساعت 2:30 تقریبا همه آماده بودند. پس از برداشتن آب از چشمه ای که نزدیک کلبه است در ساعت 2:45 صعود را از سمت راست کلبه خانواده سلطانپور به سمت تقریبا جنوب غربی آغاز کردیم. چشمان گاو ها و گوسفندان در تاریکی می درخشیدند و منظره زیبایی را ایجاد کرده بودند. همه چشم ها به سمت ما بود. بسیار جالب و در عین حال خنده دار بود. حتما با خود می گفتند این ها چه د... هستند.
ساعت 3:45 به منطقه شکار سرا (مکانی که منتهی به ابتدای دره گلپر است) رسیدیم. باید دره را بالا می رفتیم که البته در بعضی قسمت ها مسیر شسته شده بود و با احتیاط قدم بر می داشتیم. در یک قسمت به علت شسته شدن مسیر از طناب استفاده کردیم. سر انجام با همت خوب بچه ها در ساعت 5:30 دره را بالا کشیدیم و به منطقه بالای آن به نام شکار پشت قدم گذاشتیم. با تصمیم سرپرست بیست دقیقه توقف برای صبحانه صورت گرفت. 5:55 حرکت کردیم و جنگل نوردی ما آغاز شد. البته جنگلی که به سمت بالا شیب می گرفت. ساعت حدود 6:00 طلوع زیبای خورشید را دیدیم و در سمت چپ ما دره هایی بود که پایین آنها دشت های بکر و زیبایی وجود داشت که وصف زیبایی های آنها اصلا در قالب کلمات نمی گنجد. الان که مشغول نوشتن هستم واقعا نمی دانم چگونه آن همه زیبایی را توصیف کنم. فقط باید دید و نظاره گر بود وقتی پرتو های خورشید بر فراز دشت گسترده بودند.

ساعت 7:15 جنگل تمام شد و حالا باید مسیر صخره ای را بالا می رفتیم یعنی دست به سنگ و عبور از منطقه صخره ای بسیار خطرناک و ریزشی. یکی دوبار هم سنگ ریزش کرد که متاسفانه برخورد شدیدی با زانوی سرپرست داشت.

ساعت 8:00 مسیر صخره هم تمام شد و ما به سی متری قبل کاسه شمالی رسیدیم. مقداری روی صخره ها نشستیم و مسحور ابهت صخره های جای گرفته در گل های زرد و آبی دشت شدیم. ساعت 8:00 در کاسه شمالی درفک بودیم. منطقه دشت مانندی که پر از گل های زرد و آبی است. به این فکر می کنم که چطور این زیبایی را شرح دهم ...دشتی را تصور کنید احاطه شده با صخره و کف آن انبوه گل های زرد و آبی چیزی شبیه کوه روبار در ماسوله هنگام اردیبهشت. فوق العاده بود.
پس از گرفتن عکس در ساعت 8:30 حرکت کردیم و 9:25 بر فراز قله زیبای درفک بودیم.(حدود هفت ساعت کوهنوردی)


نکته بسیار جالب این است که دامنه شمالی درفک جنگلی است و به دشت گیلان و دریای کاسپین مشرف است در حالیکه دامنه جنوبی کاملا کوهستانی و بدون درخت و جنگل می باشد. وقتی به قله می رسید این نکته را کاملا در می یابید. آقای رحمت دوست خود را برای پرواز آماده کرد ولی به دلیل مناسب نبودن باد تصمیم گرفت در منطقه اشتنیف پرواز خود را انجام دهد.
ساعت 10:00 از روی قله به سمت کاسه جنوبی پایین کشیدیم. دهانه غار یخی قابل رویت بود. 10:30 در کاسه جنوبی بودیم. در این مطقه دو آبگیر کوچک در کنار هم برای گوسفندان وجود دارد. کلبه های مسکونی نیز در این منطقه بکر و زیبا در این کاسه جای گرفته اند. در مسیر خاکی به سمت خشکه سر حرکت کردیم. ساعت 10:47 از خشکه سر در مسیر سنگلاخی به سمت منطقه اشتنیف حرکت کردیم. گرما بسیار کلافه کننده بود و با کمبود آب مواجه بودیم. بعضی بچه ها هم آب نداشتند و مترصد این بودند تا به اشتنیف و چشمه برسند. 11:25 به ورودی دشت وسیع اشتنیف رسیدیم. مقداری روی تخته سنگها استراحت کرده و سپس شیب تند را به سمت کلبه ها پایین کشیدیم. دیگر به سمت کلبه نرفته و در راستای کلبه و در مسیر خودمان از آبگیر کوچکی که باریکه آب آن از زیر زمین می آمد آب برداشتیم. ساعت 12:00 بود و در این لحظه آقای رحمت دوست را بر فراز سر خود دیدیم که به پرواز در آمده و به سمت روبرو اوج می گرفت. طی خبری که بعد فرود دادند خود را به سمت مغازه آقا رمضان رسانده و در آنجا فرود آمدند. کار ایشان بسیار جالب و در نوع خود بی نظیر بود. قرار بود همان جا منتظر ما باشند.



مسیر فوق العاده زیبا بود و ما در ساعت 12:35 از کنار سنگ بزرگ عبور کردیم و وارد مسیر جنگلی شدیم. یک قسمت به علت شسته شدن مسیر به کمک طناب̨ چند متری را پایین آمدیم و پس از پایین کشیدن از یک تنگه بسیار زیبا (همه چیز تکمیل شد با این دره نوردی که آن را نیز تجربه کردیم) که عظمت آن را وقتی در می یابی که به پشت سر خود بنگری و ابهت دیواره های اطراف را ببینی که تو را احاطه کرده اند و با یک هارمونی زیبا و منظم تو را به پایین هدایت می کنند. سپس روی پاکوبی مشخص به سمت چادرها حرکت کردیم.

سرانجام در ساعت 2:40 به چادر ها رسیدیم. با آب چشمه سر و رویی شستیم و ناهار را پس از یک خستگی بسیار شیرین از یک کوهنوردی سنگین نوش جان کردیم.

4:15 آماده حرکت بودیم. پس از خداحافظی با خانواده سلطانپور حرکت کردیم. 5:10 به سی سرا رسیدیم. ده دقیقه ای استراحت کرده و راه افتادیم. 6:25 به منطقه آلو کله (مکان تانک) رسیدیم. حدود یک ربعی هم آنجا ماندیم و آبی برداشته و به راه افتادیم. 7:05 به رود خانه رسیدیم و بیست و پنج دقیقه بعد یعنی 7:30 به مغازه آقا رمضان و محل استقرار مینی بوس رسیدیم.( باید ذکر کنم مسیر رود سرا تا کلبه خانواده سلطانپور معمولا 4 ساعت زمان می برد و این مسیر هنگام برگشت با توجه به خستگی صعود و با احتساب دو وقت استراحت حدود سه ساعت و ربع زمان برد که بسیار عالی بود.) پس از استراحت در آنجا ساعت 7:55 به سمت امامزاده هاشم حرکت کردیم.
تشکر ویژه:
در انتها از آقای غلامین به خاطر برنامه ریزی بسیار دقیقشان در این صعود و بردن و برگرداندن گروه از دو مسیر متفاوت از طرف خودم و تک تک دوستان همنورد تشکر می کنم. ( ممنونیم آقای غلامین )
همچنین تشکر از آقای ستوده و آقای فرشید صادقی که در خیلی از مسیرها هنگام برگشت کمک حال گروه بودند. و تشکر از تمام دوستان صعود کننده که صعودی چنین زیبا و مقتدرانه را با همت عالی خود رقم زدند.
سپاس از همه شما همنوردان خوبم
عالی
جهت دریافت فایل PDF کلیک نمائید.