گزارش پیمایش آب پخش (خط الراس) تروشوم-گردسایه-شاه معلم:

تاریخ اجرا: 6 و 7 شهریور 1393

سرپرست: سمیرا عالی

راهنما: هادی جوادی

جلودار: مینا نوری زاد

عقب دار: بهروز رسولی

همنوردان: محسن فتحی- داریوش نوری (چکاد انزلی) , رضا آهنین جان- مهرداد پور غلامی- علی ستوده (آریا انزلی) , مینا نوری زاد- سمیرا عالی- علی رضا سندیانی- مرتضی احمدی- بهروز رسولی (دامون انزلی) , هادی جوادی(صومعه سرا)

به نام خالق هستی

پنجشنبه ششم شهریور:

مدتها بود منتظر چنین روزی بودم. پیمایش این آب پخش زیبا ... که سرانجام به خوبی انجام شد. پنجشنبه در ساعت 5:30 در بی بی حوریه به همراه یکی از همنوردان منتظر مینی بوس بودیم که با 20 دقیقه تاخیر در ساعت 5:50 به راه افتادیم. پس از سوار شدن دوستان در ساعت 6:15 از انزلی به سمت ماسوله حرکت کردیم. پس از عبور از علی آباد (6:25) , خمیران , معاف , اشبلا (6:35) , آبکنار به سمت ضیابر (6:40) در ساعت 6:46 به سه راه  رسیده و به سمت  فومن حرکت کردیم. در ساعت 6:59 بعد از عبور از لادمخ و قبل از مسیر جاده نفوت-لولمان راهنمای برنامه را سوار کردیم. پس از رسیدن به فومن در ساعت 7:06 دقیقه حدود یک ربعی برای نان توقف کردیم. پس از حرکت و عبور از ماکلوان (7:30) در ساعت 7:50 در 5 کیلومتری ماسوله و در منطقه لار چشمه بودیم. سه دقیقه بعد به پل ابتدای صعود به تروشوم رسیدیم که آقای صدقی راننده مینی بوس , ما را غافلگیر کرد و تا پل روستای زودل بالا رفت. ساعت 8:00 بود و پس از پیاده شدن و آماده کردن وسایل و تقسیم چادر بین بچه ها در ساعت 8:24 از ارتفاع 718 متری حرکت را آغاز نمودیم.

نسیم بسیار خنکی می وزید و هنوز گرمای تابستان در این ساعات آغاز صبح شروع نشده بود. کمی بالاتر از روستا در ساعت 9:00 و در ارتفاع 917 متری در کنار درخت بزرگ صبحانه خوردیم و 9:15 به راه افتادیم.

گرما کم کم خودش را نشان داد و آفتاب تابستان از پس شاخ و برگ درختان بر ما رخ می کشید. در سمت راست قله های گدوک- لاسه سر آسمان کوه و کله قندی به خوبی نمایان بودند.

ساعت 10:40 به زودل بالا در ارتفاع 1456 متری رسیدیم. در کلبه ها بسته بود و نتوانستیم از امکانات آنجا استفاده کنیم. از آب چشمه نوشیدیم و ساعت 11:05 حرکت کردیم. در ساعت 12:10 به سنگ بزرگ در ارتفاع 1831 متری رسیدیم. چند دقیقه ای عکس گرفته و به راه افتادیم. ده دقیقه بعد کمی بالاتر در ارتفاع 1869 متری زیر سایه تک درخت بزرگی دقایقی استراحت کرده و 12:30 راه افتادیم. ساعت 12:35 از کنار " دو سنگ " در ارتفاع 1898 متری عبور کردیم و ساعت 12:54 در منطقه یال در ارتفاع 1948 متری بودیم.

در ساعت 1:20 به چشمه پای قله تروشوم در ارتفاع 2048 متری رسیدیم.

بطری های خالی را پر کردیم زیرا از این جا دیگر چشمه ای نداشتیم و باید در مصرف آب صرفه جویی می کردیم. ساعت 2:00 از چشمه به سمت قله روی پاکوبی که به سمت شمال می رفت صعود را آغاز کردیم و ساعت  3:20 به قله اول تروشوم (ارتفاع بر اساس جی پی اس 2440 متر) رسیدیم دقایقی عکس گرفته و ده دقیقه بعد به سمت قله دوم حرکت کردیم و در ساعت 3:40 به قله دوم (ارتفاع بر اساس جی پی اس 2466 متر) رسیدیم و عکس هایی گرفتیم.

گردسایه زیبا در سمت غرب تروشوم به خوبی نمایان بود.

در گزارش های قبلی ذکر کرده بودم که تروشوم را دماوند گیلان هم می گویند زیرا شکل ظاهری آن شبیه بام ایران , دماوند است.

ساعت 3:50 از تروشوم به سمت گردسایه پایین کشیدیم . از تروشوم تا شاه معلم حدود 12 کیلومتر است. در دو طرف مناظر بسیار زیبایی را نظاره گر بودیم و زیبایی و شکوه این کوه ها و دره ها و ابرها و ... آدمی را به دیدن و بودن در آنجا و ساعت ها تماشا کردن ترغیب می کرد. دوست داشتم همان جا می نشستم و به نظم و زیبایی کوه های اطرافم ساعتها نگاه می کردم. کوه پشت کوه...چقدر زیبایند این مناظر و این طبیعت...

پس از عبور از پشت گردسایه که دارای پاکوبی مشخص است در ساعت 4:45 به چشمه ای در ارتفاع 2188 متری رسیدیم که راهنما پیش بینی کرده بود خشک باشد و همین طور هم بود پس به راه افتادیم و در منطقه جنگلی بعد گردسایه در ساعت 5:15 دو چادر را در ارتفاع 2105 متری برپا کردیم. در حال برپایی چادر بودیم که مردی با شاخه های بریده شده درخت بر پشت ازمسیر سنگی روبرو آمد و پس از صحبت با راهنما  متوجه شد که ما به آب بیشتری نیاز داریم و گفت درست 400 متر پایین تر از مسیری که شما از کنار چشمه خشک شده آمدید , آب موجود می باشد و ما را تا محل آب راهنمایی کرد. سه نفر به همراه راهنما و او به راه افتادیم. رفت و برگشت ما حدودا یک ساعتی طول کشید و دیگر خیالمان از بابت آب راحت شد. حدود ساعت 8:30 شام خوردیم. کم کم آسمان شب چهره خود را نمایان کرد و ستارگان ریز و درشت بر بالای سر ما فرشی نورانی گسترده بودند. هیج جایی از آسمان  خالی نبود به هر سو نگاه می کردی انبوهی از ستارگان را می دیدی. در این هنگام آقای رسولی مبحث جهت یابی با ستارگان را مطرح کردند و نکاتی بسیار ارزشمند را به ما آموختند. (نکاتی که حتما سعی می کنم از ایشان مکتوب گرفته و در سایت قرار دهم.) خلاصه یک کلاس آموزشی در شب داشتیم. ساعت 10:30 خاموشی بود و صبح باید 4:30 بیدار می شدیم. آن قدر هوا خوب بود که چند نفری در بیرون چادر خوابیدند.

جمعه هفتم شهریور:

4:30 تقریبا همه بیدار شدیم. خیلی زود بود و هوا هنوز تاریک بود. پس از نوشیدن چای که آقای جوادی و آقای آهنین جان زحمت آن را کشیدند و خوردن صبحانه کافی و جمع کردن چادر ها و تقسیم آنها بین خودمان ساعت 6:10 به راه افتادیم. مسیر بسیار زیبایی را از کنار صخره های سمت راستمان روی پاکوب در پیش داشتیم. من مسحور صخره ها و ابهت منطقه شده بودم. آخر چقدر این ها زیبا هستند و چقدر منظم و استوار در کنار هم قرار گرفته اند...گویی ما 11 نفر در درون یک تابلوی نقاشی سحر آمیز به سمت جلو پیش می رویم...

در ساعت 6:40 از منطقه گرد سایه خارج شدیم. در ساعت 6:55 از بین دو درخت کاج که در دو طرف مسیر بود عبور کردیم. ارتفاع در این مکان حدود 2118 متر است. کم کم پوشش گیاهی و درختان سبز جای خود را به منطقه دشتی خشک و تپه هایی که باید آن ها را بالا و پایین می کردیم , داد. ساعت 8:40 به آخرین تپه منتهی به قله در ارتفاع 2467 متری رسیدیم. حدود یک ربع بعد یعنی ساعت 8:55 به منطقه هفت خونی که سه کلبه چوپانی آنجا بود رسیدیم. پنج دقیقه پایین تر از کلبه , چشمه هفت خونی قرار داشت

و ما حدود 50 دقیقه ای را کنار چشمه به استراحت و پر کردن بطری های خالی آب که زحمت آن را آقای آهنین جان کشیدند , سپری کردیم.

در ساعت 9:50 حرکت کردیم. هوا گرم بود و گاه نسیم کوتاهی می وزید. در ساعت 10:53 در ارتفاع 2806 متری استراحت کوتاهی کرده و راه افتادیم. وقتی به هدف نزدیک می شوی و هنگامی که همه همنوردانت با صلابت و مصمم در کنارت هستند بسیار غرور انگیز و شادی بخش است ...و ما در ساعت 11:55 به قله شاه معلم ( 3058 متر) رسیدیم و بر فراز قله در داخل سنگ چین , یک ساعتی نشستیم

و عکس گرفتیم.

از قله ساعت 12:56 حرکت کردیم و ساعت 1:34 به پاگرد در ارتفاع 2766 متری رسیدیم.  چند نفری از گروه سهند رشت قصد صعود به قله را داشتند. همچنان که در زیر آفتاب ساعت 2:24 ظهر درارتفاع 2458 متری در حرکت بودیم  ناگهان راهنما به سمت راست خود کمی بالا رفت و در کنار سیم خاردار به گوسفندی رسید که به سیم ها گیر کرده بود. ما جلوتر رفته و راهنما به همراه آقای آهنین مشغول رها سازی گوسفند شدند و دقایقی بعد پس از آزاد شدن گوسفند به ما ملحق شدند. صدای سگ چوپان به گوش می رسید گویی تازه گوسفند را دیده بود. خلاصه همنوردان ما وظیفه خود را انجام داده بودند و با خیالی آسوده به راه افتادیم.

به آن قسمت از مسیر شاه معلم رسیدیم که دارای شیب تندی هنگام صعود است. وقتی هوا بارانی باشد این قسمت به یک سرسره طبیعی تبدیل می شود. ساعت 3:45 به پایین شیب در ارتفاع 2030 متری رسیدیم. دقایقی استراحت کرده و راه افتادیم.ساعت 4:25 به دورا کیله (دوری کله) رسیدیم. پس از عبور از حصار چوبی و گذشتن از جاده در کنار کلبه مسیر جنگلی دورا کیله برای ناهار در ساعت 4:35 توقف کردیم و آقای صدری (مربی استان) به همراه گروه پژواک را ملاقات کردیم. آنها رفتند و ما  یک ساعتی کنار کلبه بودیم.

در ساعت 5:45 حرکت کردیم و ساعت 6:25 به لشگرگاه در ارتفاع 1460 متری رسیدیم. به پایان سفر دو روزه خود نزدیک می شدیم. وقتی به امامزاده رسیدیم ساعت 6:55 بود و پس از نوشیدن آب و شستن سر و صورت در آن هوای شرجی به راه افتاده و ساعت 7:05 به جاده خاکی ماسوله و 7:35 به بازارچه ماسوله در سمت مسیر منتهی به عوارضی جاده رسیدیم.

سفر به پایان رسید ولی مسافر دوباره فکر رفتن دارد... مطمئن هستم خاطره پیمایش این آب پخش زیبا در ذهن تک تک دوستان باقی خواهد ماند. دوستانی که فکر می کنم برای دو نفرشان صعود به این سه قله اولین بار بود. آری مسافر دل به رفتن دارد...دل به دیدن دارد... دیدن دوباره و دوباره این زیبایی ها هربار خواستنی تر می شود. امیدوارم عمری باقی باشد برای تکرار این پیمایش بس زیبا و باشکوه... مهم رفتن است و تکرار دوباره این خاطره و دیدن رشته کوه هایی که از پس هم می آیند و گویی تمامی ندارند و پشت در پشت هم ایستاده اند و تو را به سوی خویش فرا می خوانند. آری واقعا فرا می خوانند....

تشکر ویژه از راهنمای برنامه آقای هادی جوادی و آقای بهروز رسولی و آقای رضا آهنین جان و آقای مهرداد پور غلامی.

جای تمام دوستان همنوردی که نبودند خالی بود

برفراز و سلامت باشید

عالی

برای دریافت فایل کلیک کنید.

جهت مشاهده عکسهای برنامه کلیک نمائید.